دوستان
به تازگی یک ارز دیجیتالی جدید به نام wcx کارخودشو آغاز کرده است
که شروع تبادلات این ارز از 31 اکتبر آغاز میشه
ارزش هر یک wcx برابر با 10 سنت میباشد به عبارتی هر wcx 10 برابر با یک دلار میشود.
این قیمت پایه این ارز دیجیتالی میباشد که با ورود به تبادلات ارزای دیجیتالی ارزشش بالاتر میره
برای ثبت نام میتونید به آدرس زیر برین و با ثبت نام تو سایت و تائید ایمیلتون 50wcx معادل 5 دلار بهتون تعلق میگیره.
درآینده نزدیک از این ارز دیجیتالی مانند بیت کوین مطالب مختلفی خواهیم دید
اگه این استوری هایی که صبحا میذارید مینویسید نمیخوام برم دانشگاه تاثیری توی غیبت نخوردن یا علاقه مند شدنتون به دانشگاه داره بگید مام بذاریم
یکی از دوستام زن گرفته ، بعد منو همه جا بلاک کرده. مگه من دوست دختر قبلیتم لامصب؟ منو چرا؟!!
یه همسایه داریم مطمئنم وقتی میره سلمونی آرایشگر میپرسه چجوری بزنم؟ میگه برین توش
تو جاده پشت فرمون داشتم با آهنگ قر میدادم،یدفعه بابام یه پنج تومنی درآورد گرفت سمت من. گفتم بابا مررررسی شاباش؟ گفت نه الاغ رسیدیم عوارضی
قشنگ یادمه دبیرستان میرفتیم یه نصف نون بربری با یه سیب زمینی پخته از بوفه میخریدیم بعد از جلو بوفه تا ته مدرسه عین سگ میدویدیم از دست بچهها
پدر مادرم تا حالا ندیدن من گل بکشم ولی فک کنم اون دفعه که قبل از خواب باهاشون دست دادم یه چیزایی فهمیدن.
تلخ ترین خاطره دوران بچگیم این بود ک بابام شلنگ بدست دنبالم میکرد ومیگفت:وایساباهات کاری ندارم
پس چی میخوای پدر من؟
میخوای ازم بنزین بکشی؟
میرم از پشت بغلش میکنم و بوسش می کنم و آروم در گوشش میگم دوست دارم. شاید بپرسین چرا چیزی نمیگه؟ باید بگم چون پشتی زبون نداره
بابام میگفت وقتی عیالوار بشی باید همهش در بیاری بدی زن و بچهت بخورن گفتم بابا زن حالا یه چیزی ولی بچه زشته ناموسا اونجا سکته دوم رو زد
سه بار زدم دی وی دی رام لپتاپ باز شه باز نشد. دفعهی چهارم زدم داد زد ارباب صبر کن دارم شلوار میپوشم.
چشم هارا باید بست، درس را هیچ جوری نباید دید
*سهراب سپهری در کلاسِ 7 صبح*
دعوا کردیم پاسگا گرفت گفت میخواید شالو روسری سرتون کنم تو شهر بچرخونمتون
رفیقم گفت مشتی من هفته ای ی دابسمش با شالو روسری میدم :)
ساعت 7 صبح حراست دانشگاه ازم کارت دانشجویی خواست،گفتم حاجی کدوم آدم عاقلی جز دانشجو این موقع میاد دانشگاه،یه سیگار در اورد گفت آتیش داری؟
هروقت توی شهر غریب گیر کردین و به کمک نزدیکان نیاز داشتین یه سیگار روشن کنین به اذن خدا از در و دیوار آشنا و فامیله که میاد سمتتون
وانت پراید یه آپشن داره مثل ایربگ موقع تصادف ماشینو منفجر میکنه که راننده زیاد زجر نکشه
خیلی بده تو صف نذری وحشی بازی در میارید، من خودم پارسال توصف قیمه یقه لباسم پاره شد
البته از سرنوشت اونی که با قابلمه زدم تو سرش خبری ندارم
وقتی یکی میمیره مردم جوری میگن عه اینکه تا دیروز داشت راست راست راه میرفت انگار انتظار داشتن قبلش battery low بده
میدونستید اگه انگشتتون رو 10 ثانیه تو نافتون نگه دارید ریسیت میشید؟
مامان بزرگم یه اصطلاح داره میگه بچه هاى ما شبیه بادمجونن،هرچى بزرگتر میشن تخمى تر میشن :)))
تو ژاپن از هر پنج نفر یک نفر بخاطر کار زیاد در خطر مرگ قرار داره، حالا تو ایران از هر پنج نفر چهار نفر در خطر ابتلا به زخم بستر هستن بخاطر گشادی
دیروز تو دانشگاه دو تا پسر داشتن سر یه دختر دعوا میکردن رفتم جداشون کنم بگم زشته یهو دیدم دختره عجب چیزیه منم تا جا داشت جفتشونو زدم
اعتقادات دو گروه از جامعه واقعا قابل احترام و باارزشه
?. ساقیایی که ده روز اول محرم چیزی نمیفروشن
?. مدیر شبکه pmc
دومی کمر یزید رو هم شکسته
بابام گفت پاشو چایی بریز گفتم حس اون پرندهای رو دارم که بال هاش رو بریدن.
?دقه بعدش حس پرندهای رو داشتم که بالهاشو بریدن بهش تجاوزم کردن.
به بابام میگم بابا به پول نیاز داریم
میگه: منم همینطور
این تبلیغات تلویزیونی ریده به روابط خانوادگی
طرف اسب خریده اسمشو گذاشته "عقاب"
خودتون مشکل چند شخصیتی بودن دارید چرا حیوون نجیبو دچار بحران شخصیت میکنید؟
من یه مدت میخواستم شخصیت کاریزماتیک داشته باشم دیدم اسمش سخته تصمیم گرفتم همون شخصیت تخماتیک خودمو ادامه بدم
میخام یه کتاب بنویسم به اسم " قورباغه ات را بکن تو کونت" ، موضوع کتاب هم بالا بردن آستانه تحمل در برابر مشکلات زندگیه
پسره تو مترو با گوشیش حرف میزد میگفت من سعدی ام سعدی ام
آدم واقعا افسوس میخوره جوانان ما از روانگردان استفاده میکنن
نوه عمه ام با خمیر بازی برای خودش سبیل گذاشته زنگ زده به مهد کودکشون گفته فراز امروز نمیاد
مربیه گفته فراز تویی؟
گفته نه من پدرم هستم
هر یه قرن یه باری که میرم فیسبوک میپرسه ”دو یو نو فولانی؟“ آره سگ پدر، آره. از ننهش هم بیشتر میشناسمش. ولم کن.
یبار سر سفره بابام پرسید مشکلی پیش اومده پسر به غذات دست نزدی، گفتم هیچی
گفت خا باشه، برداشت غذای منم خورد،
معمولا توفیلما اینجوری نمیشد!!
ما به اهدافمون نه تنها جامه عمل نپوشوندیم، بلکه اون یه لا زیرپیرنی رو هم که تنش بود در آوردیم.
انقدر تو سریالا اتاق بیمار انتهای راهرو سمت چپ بوده که پارسال تو یه سریال اتاق بیمار اتاق شماره ۹ بود. مادرم نتونست کنار بیاد تلوزیون خاموش کرد
رفتم تست روانشناسی اینترنتی دادم یکی سوالا این بود که تند صحبت میکنید زدم بله تو نتایج گفته شما فردی هستید که تند صحبت میکند
یه دختره هی اواتار عوض میکرد همه تبریک میگفتن منم یه روز دوبار اواتار عوض کردم یکی پی ام داد میمون هرچی زشتتره بازیش بیشتره
یه بار عروسی رفته بودیم بابام به دوماد 50هزار تومن شاباش داد ولی هنوزم از میوه هایی میخوریم که پدرم اونشب از عروسی اورد خونه
یه بارم اون دختره تو ماشینم که میگه "درب خودرو باز است" شک کرده بود به اون دختره تو گوشیم که میگه"مشترک مورد نظر..."
اصن یه وضعی بود !
تو آهنگ خوند تو با من در ارتباطى، اونم چه ارتباطى، من فقط با تو دارم تله پاتى. وحشى بافقى از گور پاشد یارو رو جر بده اهلى شیرازى جلوشو گرفت گفت ببخش
رفتم کتابفروشی خواستم وانمود کنم خیلی حالیمه گفتم کتاب ماورای انتگرال رادیکالیسم رو دارید؟گفت بله
پشمام ریخت
گفتم پس یک جلد خرس مهربون بدید
تنها باری که از من به عنوان فردی نمونه یاد شد سر یه کلاسی بود استاد داشت درباره مشروطی ها حرف میزد اشاره کرد به من گفت اینم یه نمونش
من اگه پسر دار بشم ، اسمشو میذارم پژمان ، تا میتونم ساپورتش میکنم بره توی تمام کشورای عربی ، کارخونه گچ بزنه به اسمه خودش
اومدم به این رییس سن و سال دارمون بگم "حاجی" گفتم "هانی؛ من پیگیر کارها هستم" یهجوری نگاه کرد که یعنی بیا بخواب که مرا با تو ماجرایی هست
+من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم … عباس آقامونم بود
-عباس؟ کدوم عباس؟
+عباس جدیدی، میشناسیش..
اون وحدت کلمهای که پسرها در مواجهه با دوستی که میگه «گشنمه» رو هیچ جای دیگه ندیدم.
هروقت با گوشیم از خودم عکس میگرفتم حس میکردم زشتم. تا اینکه دیروز دوستم بادوربین حرفهای ازم عکس گرفت. حالا حس میکنم باکیفیت خیلی بالایی زشتم
تو یکی از کانالای تلگرام پست گذاشته هرچی دستتونه بزارید زمین این کلیپ زیبا رو ببینید!
من گوشیم دستم بود و هیچوقت نتونستم اون کلیپ زیبا رو ببینم
از این به بعد اگر پسری ببینم که کفش کالج بدون جوراب پوشیده، دستم رو می کشم روی قسمت برهنه ی بدون جورابش و یک چشمک با لبخند بهش می زنم.
یه سری رفتیم هیات مداح وسط مراسم داد زد کی میدونه شام چه خبره؟
گفتم حاجی من از آشپز خونه اومدم، قیمه س
میکروفون رو پرت کرد سمتم
اگه پسر بودم و اسمم ماهان بود خودمو میمالیدم به همه بعد میپرسیدن چی کار میکنی میگفتم ماهانی شوید
هیچوقت واسه فامیل حتی یک فایل هم کپی نکنین، چون از اون به بعد واسه سی دی آهنگ بندری زدن تا هک سایت اف بی آی آمریکا هم به شما مراجعه میکنن
هیچوقت گول ظاهر افرادو نخورید! یه نفر گول ظاهر منو خورد!من الان دیگه گول ظاهر ندارم
یبارم بابام گفت فردا برو پول بریز تو حساب بانکیمون منم گفتم "بانکیمون" رئیس سازمان ملل ؟
یه " کاش بچم نبود که میکشتمش " عه خاصی تو نگاهش بود
این یکی واسه پشت هم بودنه
واسه جاری شدن عشق ، واسه قهرمانی
اون عینه تیر و کمونه
هرچی بخواد همونه
هرچی عقب بکشی با قدرت بیشتری
میره جلو عینه شیر
سعی میکنه نخوابه
بیدار عینه آفتاب ، کاری اصلا نداره
کی خوبه کی بد
اون که نمیتونه نتابه
اون عینه بارونه
نمیشه محل نذاره
کاری اصلا نداره
اون نمیتونه نباره
قهرمان اونه که فقط خداشو داره
سر هر امتحان میکنه همه تقلاباشو پاره
متکی به بازوهاشو واقعیه قانوناش
اونم تو جایی که همه تفکراشو آره..
قهرمان یعنی من که جنگیدم با باطنم
یعنی جنگیدن با ذاته بد نبخشیدن و نفهمیدن
قهرمان یعنی نترسیدن
به مشکلات خندیدن
نه خوشگلا که در میرن میشن بدتر از اهریمن
این یکی واسه پشت هم بودنه
واسه جاری شدن عشق ، واسه قهرمانی
اون عینه تیر و کمونه
هرچی بخواد همونه
هرچی عقب بکشی با قدرت بیشتری
میره جلو عینه شیر
سعی میکنه نخوابه
بیدار عینه آفتاب ، کاری اصلا نداره
کی خوبه کی بد
اون که نمیتونه نتابه
اون عینه بارونه
نمیشه محل نذاره
کاری اصلا نداره
اون نمیتونه نباره
قهرمان اونه که فقط خداشو داره
سر هر امتحان میکنه همه تقلاباشو پاره
متکی به بازوهاشو واقعیه قانوناش
اونم تو جایی که همه تفکراشو آره..
قهرمان یعنی من که جنگیدم با باطنم
یعنی جنگیدن با ذاته بد نبخشیدن و نفهمیدن
قهرمان یعنی نترسیدن
به مشکلات خندیدن
نه خوشگلا که در میرن میشن بدتر از اهریمن